شعری از امام(ره) - خیبرشکن
شعری از امام(ره)
غـــم دل با که بگویم که مـرا یــاری نیست
جز توای روح روان هیچ مدد کاری نیست
غم عشق تو به جان است و نگویم به کسی
کـه در این بادیـه غمـزه غمخـواری نیست
راز دل را نـتـوانم بـه کسـی بگـشــا یــــــم
که در این دیـــر مغان راز نگهداری نیست
درد من
عشـق تـو و بستـر من بستـر مرگجــز توام هـیچ طبیبی و پـرسـتاری نیست
لطف کن لطف و گذر کن به ســـر بـالـینـم
کـه به بیماری من جـان تو ؛ بیماری نیست
قلم ســـرخ کشم بر ورق دفـتــــــر خـویـش
هان که درعشق من وحسن توگفتاری نیست
دیوان اشعار امام خمینی ( قدس ره )